تلاوت های قرآن مقام معظم رهبری
(8)
چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن
به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن
آنچه با گوش جان نیوشا هستید تلاوت سوره مبارکه "جمعه"با نوای روح انگیز مقام معظم رهبری(دامت برکاته) است که همراه با سفارشاتی از معظم له درباره این سوره، پیش کش حضورتان میگردد.
«واللَّه ذوالفضل العظیم»
سورهى جمعه، هر هفته در نماز جمعه تكرار مىشود. آدم در اینجاها مىفهمد كه چرا سورهى جمعه باید هر هفته تكرار بشود و مردم اینها را بشنوند. ببینید چه طور این حقیقت، به شكل بسیار هنرمندانه و ظریفى بیان شده است. اول، گسترهى دعوت الهى را بیان مىكند: «هوالّذى بعث فى الامّیّین رسولا منهم یتلوا علیهم ایاته و یزكّیهم و یعلّمهم الكتاب و الحكمة و ان كانوا من قبل لفى ضلال مبین. و اخرین منهم لمّا یلحقوا بهم». یعنى خدا این پیامبر را فقط براى همین عدهیى كه هستند، نفرستاده است؛ بلكه براى دیگرانى هم كه هنوز به اینها ملحق نشدهاند - یعنى شماها، یعنى نسلهاى آینده - فرستاده است. آیا پرتاب این دعوت الهى و كشش آن، به نسلهاى بعد هم خواهد رسید؟هر زمان هر نسلى كه احساس مسلمانى كرد، باید از این هشدار الهى بترسد؛ منتها این نكته را مستقیم نمىگوید. قرآن در این جا، با شكل بسیار ظریف و با یك تمثیل، آن را بیان مىكند؛ تمثیل به بنىاسرائیل: «مثل الّذین حمّلوا التّوریة ثمّ لم یحملوها». تورات را بر ذهن و دل و ایمان آنها سوار كردیم؛ اما بعد از گذشت زمانى، این بار معنوى و این هدایت الهى را پرتاب كردند و خودشان را از آن محروم نمودند.
در مقابل دعوت نبوى، اینهمه موانع وجود دارد. پیامبر در زمان خودش، این همه متحمل زحمت شد، تا توانست چهار نفر را مسلمان بكند. آیا در آینده، كسان دیگرى مسلمان خواهند شد؟ اینكه خیلى سخت است. آخر آیه، جواب این پرسش است: «و هو العزیز الحكیم». او عزیز است. عزیز، یعنى غالب و آن كسى كه در نهایت، حرف او تحقق پیدا مىكند. «الغالب الّذى لا یغلب». عزیز، خود داراى حكمت است؛ یعنى كارهایش محكم است. قطعاً كشش این دعوت و رسالت، به نسلهاى طولانى خواهد رسید - كه مىبینید رسیده - و الحمدللَّه روزبهروز هم زیادتر مىشود. مضمون «انّا اعطیناك الكوثر»، همین است. كوثر، یعنى افزاینده؛ روز به روز زیادتر مىشود.
آیهى بعد مىفرماید: «ذلك فضلاللَّه یؤتیه من یشاء واللَّه ذوالفضل العظیم». این، فضل خداست. درست است كه دعوت عام است؛ اما این چنین هم نیست كه هر انسانى اگر در مقابل این دعوت قرار گرفت، آن لیاقت را پیدا نماید كه از آن تأثر پیدا كند و آن را بپذیرد. نه، این متعلق به همه نیست. البته از طرف خدا راه باز است؛ ولى انسانها اسیر شهوات مىشوند و نمىكنند.
همهى اینها نوید آینده است و اینكه این دین پیشرفت خواهد كرد؛ لیكن هشدارى در اینجا هست. این، آن نكتهیى است كه مىخواهم شما در سورهى جمعه به آن توجه كنید. كشش دعوت براى آینده، هیچ محل بحث نیست - قطعى است - اما مواظب باشید كه حال حاضر را از دست ندهید. نسلهاى آینده سرفراز خواهند شد؛ اما نسل مباشر فعلى دورهى كنونى - كه حالا سرافراز شده - خودش در معرض یك آفت است. اسلام مىخواهد این نكته را به مسلمانان در هر زمان تفهیم بكند.
هر زمان هر نسلى كه احساس مسلمانى كرد، باید از این هشدار الهى بترسد؛ منتها این نكته را مستقیم نمىگوید. قرآن در این جا، با شكل بسیار ظریف و با یك تمثیل، آن را بیان مىكند؛ تمثیل به بنىاسرائیل: «مثل الّذین حمّلوا التّوریة ثمّ لم یحملوها». تورات را بر ذهن و دل و ایمان آنها سوار كردیم؛ اما بعد از گذشت زمانى، این بار معنوى و این هدایت الهى را پرتاب كردند و خودشان را از آن محروم نمودند. آن وقت نتیجه این مىشود كه ظاهر، ظاهر هدایت است؛ اما باطن، باطن بىخبر از هدایت. نام، نام موحد؛ باطن، باطن مشرك. نام، نام مسلمان؛ باطن، باطن كافر. «كمثل الحمار یحمل اسفارا». مانند چهارپایى كه رویش كتاب گذاشته باشند؛ اما از مضمون آن هیچ اطلاعى ندارند. این، همان هشدار به نسلهاى ایمانآوردهى مسلمان است. از این بایستى ترسید.
بیانات رهبری در دیدار نمایندگی ولی فقیه در سپاه 1369/06/29
____________________
شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان